عشق یک امر بسیاری محسوسی هست که در انسان زمینه چیزی وجود دارد که ماآن را"عشق"می نامیم.
عشق چیزی مافوق محبت.در زبان عربی می گویند.کلمه "عشق"در اصل از ماده"عشقه"است وعشقه نام گیاهی است که در زبان فارسی به آن پیچک می گویند که به هر چیزی برسد دور ان می پیچد:
مثلاء وقتی به یک گیاه دیگر می رسد دور ان می پیچد که آن را تقریبا محصور و ومحدود می کندو در اختیار خودش قرار می دهد.یک چنین حالتی (در انسان پیدا می شود)واثرش این است که بر خلاف محبت عادی انسان را از حالت عادی خارج می کند.
خواب و خوراک را از او میگیرد و کل توجه اش را به معشوق اش است .یعنی در واقع یک نوع توحد و تاحد
ویگانگی در او به وجود می آورد .یعنی اورا ازهمه چیز می برد وتنها به یک چیز متوجه می کند به طوری که همه چیزش"او" می شود.......... .................
|
موضوع انشا "چه آرزویی دارید" بود, من هم نوشتم آرزو دارم که آرزویی نداشته باشم
نویسنده:استاد حسین (مسئول ورینگ)
|
هر کسی ،به اندازه ای که احساسش می کنندش ،"هست
هر کسی را نه بدان گونه که "هست" احساس می کنند
بدان گونه که احساسش می کنند،هست.
{دکتر علی شریعتی}
|
وقتی کسی را ان گونه دوست داری وآن چنان که به تو آموخته است عشق اززندگی کردن برتر است ودوست داشتن از عشق برتر چگونه دربارهاش خواهی نوشت؟چگونه توانی نوشت؟چگونه؟........چگونه...........
|
با عرض سلام و خوش آمدگوی
امید وارم که هر جا که باشی سالم وسلامت باشید
|